کلاهبرداری به معنای بردن مال دیگری از طریق توسل، توأم با سوء نیت به عملیات و وسایل متقلبانه است. کلاهبرداری می تواند با جمع موارد ذیل محقق شود:
1- عمل انجام شده فعل مثبت مادی باشد زیرا که کلاهبردار هرگز با ترک فعل محقق نمی شود فعل مثبت در مقابل ترک فعل قرار دارد، بدین معنا که ترک فعل ولو با سوء نیت موجب تحقق کلاهبرداری نیست. بعنوان مثال نمی توان فروشنده مال را در مواردی که مورد معامله معیوب است و عیب را به خریدار بیان نمی کند، کلاهبردار دانست. هر چند در شرایط چنین معامله ای ممکن است از لحاظ حقوقی حق فسخ به دلیل غبن یا عیب برای خریدار ایجاد شود.
2- وسایلی که کلاهبردار به کار برده یا به آن متوسل شده باید متقلبانه باشد. یعنی آیا وسایل متوسله، متقلبانه بوده مانند اینکه صرف دروغ محض موجب کلاهبرداری نیست. وسایل متوسله باید در قضاوت عرف متقلبانه باشد. و حتماً باید علت موثر در فریب قربانی (مجنی علیه) توسل به وسایل متقلبانه بوده باشد.
3- مجنی علیه یا قربانی جرم عملاً باید فریب خورده باشد و دراثر و در نتیجۀ این فریب، مال خود را در اختیار کلاهبردار قرار دهد. کلاهبرداری بدون فریب قربانی قابل تحقق نیست. نکته قابل توجه آن است که اغفال در نتیجـه نداشتن آگاهی ایجــــاد می شود، بنابراین زمانیکه شاکی از متقلبانه بودن وسایل مطلع است، تحقق کلاهبرداری منتفی می شود، همچنین مال برده شده باید متعلق به غیر (شاکی ) باشد. یعنی مال متعلق به خود کلاهبردار نباشد.
4- کلاهبرداری از جمله جرایم مقید به نتیجه است یعنی نتیجه مورد نظر از ارتکاب جرم باید حاصل شده باشد در حقیقت کلاهبردار اعمال تشکیل دهنده رفتار مجرمانه را مرتکب می شود تا به مال مورد نظر برسد. باید توجه داشت که مال اخذ شده بعد از توسل به وسایل متقلبانه بوده باشد یعنی توسل به وسایل متقلبانه باید مقدم بر اخذ مال باشد.